آخرین خبرها و حاشیه های والیبال
ads
ads

گفتگوی خواندنی با امیر غفور

گفتگوی خواندنی با امیر غفور

 

بزرگ‌ترین شیطنت زندگی‌ات چه بوده است؟
– شیطنت زیاد کرده‌ام، تا دلت بخواهد. دارم فکر می‌کنم که کدام یک از آنها قابلیت انعکاس داشته باشد!(باخنده) مثلاً در فرودگاه با بازیکنان کل کل می‌کنم که روی ریلی که چمدان‌ها و ساک‌ها را تحویل می‌دهند بنشینیم و وسط چمدان‌ها بنشینیم و بچرخیم. یک بار هم در هوای سرد زمستان تصمیم گرفتیم در دریا آب تنی کنم!
* آیا تاکنون پیش آمده که از محبوبیت خود کلافه یا خسته شوی؟
– کلافه که نه، ولی خسته شدم. بعضی اوقات دوست دارم تفریحاتی داشته باشم، ولی به خاطر موقعیت خودم نمی‌توانم. بالاخره مردم لطف دارند می‌خواهند عکس و امضا بگیرند و درباره والیبال حرف بزنند. ما هم دوست نداریم ۲۴ ساعت درباره والیبال حرف بزنیم. گاهی می‌خواهیم با خانواده در مکان عمومی بنشینیم و حرف والیبال نزنیم. من هیچ گاه به علاقمندان “نه” نمی گویم باید به آنها احترام متقابل بگذاریم.
* به یاد داری برای نخستین بار کی و کجا با شما عکس یادگاری گرفتند؟
– فکر می‌کنم وقتی با تیم ملی نوجوانان قهرمان آسیا شدیم در فرودگاه تعدادی از تماشاگران عکس و امضا گرفتند. خیلی حس خوبی داشت. قبلا این موضوع برایم سابقه نداشت. ۱۶ ساله بودم. احساس بزرگ بودن می‌کردم. البته الانم خوب است ، اما شاید چون زیاد شده قدری عادی‌تر است. چون عادت کردیم که همه ما را می‌شناسند، خب برایمان خوش‌آیند است.
* تاکنون چند سفر خارجی داشته‌ای؟
– نمی‌دانم خیلی باید بشمارم. شاید حدود ۵۰ سفر خارجی داشته باشم. حدود ۳۰ تا ۴۰ کشور را دیده‌ام. خودم شخصا لهستان و روسیه را خیلی دوست داشتم. هم مسابقات خیلی خوبی آنجا داشتیم و هم سیستم‌ کشور و مردم را در این کشورها می‌پسندم. البته اکثر خاطرات ما در کشورهای خارجی به دور هم بودن با بازیکنان بر می‌گردد. معمولا قبل از مسابقات، چهار- پنج نفری با محمد موسوی، شهرام محمودی و سعید معروف و … می‌گوییم و می‌خوانیم و می‌خندیم. بعد از بازی فینال در مسابقات قهرمانی آسیا – دوبی خسته وارد اتوبوس شده بودیم، ولاسکو گفت “غفور فقط قبل از مسابقه بلدی بخوانی! حالا زمان شادی و جشن است.” ما هم شروع کردیم به خواندن و دست زدن و … عقب اتوبوس.
* بهترین هدیه‌ای که گرفتی چه بود؟
– هدیه زیاد گرفته‌ام، همه‌اش را دوست دارم. پول خیلی خوشحالم می‌کند!(با خنده) هر کس هم می‌گوید خوشحال نمی‌شود دروغ گفته است، اما یک نفر رفت حرم حضرت ابوالفضل(ع) یک پارچه متبرک را برایم آورد که آن را خیلی دوست دارم.
* آدم مذهبی هستی؟
– نماز می‌خوانم و مثل یک آدم معمولی هستم.
* تا حالا کاری انجام داده‌ای که نتوانسته باشی به کسی بگویی؟
– خب وقتی نمی‌توانستم بگویم یعنی حالا هم نمی‌توان به آن اشاره کنم. سخت است… یادم نمی‌آید. دوران بچگی زیاد در کوچه تور والیبال می‌بستم و درب خانه‌ی تک تک بچه‌های محل را می‌زدم که برویم والیبال بازی کنیم. همسایه‌های ما بندگان خدا از سر و صدای ما اذیت می‌شدند. حالا اگر این مطلب را خواندند من را حلال کنند.

عکس امیر غفور

*آیا والیبالی‌ها عشق دوربین هستند؟
بعضی ها هستند ولی این موضوع شامل حال همه نمی‌شود! مثلا حمزه زرینی زیاد در مصاحبه‌های تلویزیونی می‌رود! (باخنده) من زیاد عشق دوربین نیستم. دوست دارم دیده شوم ولی اینطور نیست که هر وقت در هربرنامه‌ای دعوت شوم بروم.
*امیر غفور آدم خاصی است؟
خاص است و دوست دارد خاص باشد. همه دوست دارند خاص باشند. مدل ریش‌هایی که با موسوی می‌گذاشتیم خاص بود. اکثر بازیکنان لباس‌های خوب می‌پوشند و ساعت خوب می‌اندازند و می‌خواهند خاص رفتار کنند. البته من از این اخلاق‌ها ندارم که فقط یک مارک خاص بپوشم. همه چیز می‌پوشم ولی خاص می‌پوشم.
*در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی فعالیت می‌کنی؟
هیچ کدام از این صفحه‌ها برای من نیست. ولی یک صفحه اینترنتی هست که یکی از دوستان برایم باز کرده بود. بعد از جام ملت‌های قبلی این کار را کرد و به من زنگ زد و اطلاع داد. همچنان با هم در ارتباط هستیم. خودم زیاد درگیر این مسائل نیستم ولی گاهی سر می‌زنم و می‌خوانم.
*به نظرت محبوب‌ترین بازیکنان والیبال ایران چه کسانی هستند؟
در والیبال محبوب زیاد داریم. اما آن‌هایی که سابقه بیشتری در تیم ملی دارند محبوبیت بیشتری هم دارند. مثلا معروف به عنوان کاپیتان و موسوی به عنوان یک مهره کلیدی محبوبیت زیادی دارند.
*اگر از خانواده و نزدیکانت بپرسند بدترین ویژگی اخلاقی امیر غفور چیست، چه می‌گویند؟
فکر می کنم یکی از اخلاق‌های بد من این است که وقتی یک تصمیم اشتباه می‌گیرم و متوجه می‌شوم تصمیم من اشتباه است از آن بر نمی‌گردم، لجباز هستم. از سر حرفم کوتاه نمی‌آیم. حتی وقتی می‌فهمم اشتباه می‌کنم باز هم کوتاه نمی‌آیم.
*تاکنون سعی کردی بعضی از ویژگی‌های اخلاقی‌ات را تغییر دهی؟
قبلا خیلی بیشتر غُد بودم ولی الان بهتر شدم. شاید یکسری اخلاق‌هایی داشتم که خیلی‌ دوست نداشتم و حالا بهتر شده‌ام. معتقدم هر چه درخت پربارتر باشد باید سر به زیرتر شود. این موضوع را کاملا حس می‌کنم. شاید قبلا کمبودهایی داشتم که حس می‌کردم اگر آن‌ها را انجام دهم بزرگ می‌شوم. الان خدارا شکر چیزهایی دارم که دیگر نیازی ندارم خودم را بزرگ کنم و سعی می‌کنم همیشه افتاده باشم.
*آیا تاکنون شده پول زیادی خرج کرده باشی و پشیمان شده باشی؟
معمولا در سوغاتی گرفتن ضعیف هستم. یکبار برای مادرم لباس خریدم و خودم هم خجالت کشیدم خیلی زشت بود. ترجیح می دهم سکه کادو بدهم. ولی تا حالا پول زیاد خرج کردم. یکبار مزدا ۳ خریده بودم و آن را یکدفعه فروختم و ۴۰ میلیون ضرر کردم. آن هم به خاطر اینکه در جاده پنچر شد و تو ذوقم زد! زاپاس مزدا ۳ کوچکتر است و ۸۰ کیلومتر سرعت بیشتر نمی‌توانی با آن بروی.
*بهترین دوستانت چه کسانی هستند و چگونه آنها را پیدا کردی؟
دوست که زیاد دارم. ولی آن‌هایی که خیلی صمیمی هستیم یکی مربی پایه‌ام آقای اکبرزاده است و با ناصر رحیمی لیبروی تیم باریج اسانس هم دوست صمیمی هستیم. من و ناصر والیبال را با هم شروع کردیم. با آقای اعتماد حسینی سرپرست باریج اسانس هم دوست هستیم.
*وقتی عصبانی می‌شوی چه کار می‌کنی؟
عصبانی که می شوم اخم‌هایم در هم می‌رود. کسی هم نباید با من حرف بزند!
*تا حالا شده تمرین‌ها را از سر خستگی درست انجام ندهی؟
بله! گاهی، اما ولاسکو می‌فهمد. گاهی به رویمان نمی‌آورد اما گاهی هم منطقی حرف می‌زند و ما را شرمنده می‌کند.فرقی که ولاسکو با “ست کوویچ” دارد همین است. “ست کوویچ” کتک می‌زد! شاید در رده سنی جوانان درک کاملی نداشتیم و کتک هم لازم بود. شانسی که نسل والیبالیست‌های ما داشت این بود که در زمان خوبی، مربیان خوبی داشتیم. درست است که ولاسکو برای تیم ملی زحمت زیادی می کشد اما این بازیکنان از زیر دست “ست کوویچ” گذشته‌اند. اگر آن زمان نوجوانان و جوانان قدرتمندی نداشتیم حالا هم تیم ملی خوبی نمی توانستیم داشته باشیم. ولاسکو هم حتی اگر بهترین مربی دنیا باشد باید ابزار خوبی در اختیار داشته باشد.
*چرا ملی پوشان والیبال که اینقدر در اردوها با هم دوست و صمیمی هستند در رقابت های باشگاهی دعوا می‌کنند؟
دعوا در والبیال زیاد نبود. بالاخره فشار لیگ است و استرس وجود دارد گاهی تحت فشار آدم‌ها کارهایی انجام می‌دهند که درست نیست. مثلا قبلا سعید معروف و موسوی با هم بحث کردند. اما این موضوع ادامه پیدا نکرد و در تیم ملی ادامه نداشت. الان سعید و محمد موسوی بهترین دوست ها هستند. متاسفانه برخی باشگاه ها فشار زیادی روی بازیکنان می آورند. بازیکن هم تحت فشار باشگاه گاهی رفتاری می کند که ممکن است زیاد پسندیده نباشد.
* آخرین بار چه زمانی دعوا کردی و چه اتفاقی افتاده بود؟
– کلا آدم دعوایی نیستم. تمام کسانی که مرا می‌شناسند، می‌دانند از بچگی به دنبال دعوا نبودم. اگر هم مشکلی پیش می‌آمد و مجبور می‌شدم با کسی یکی به دو کنم بیشتر سعی می‌کردم خودم را کنار بکشم و بروم. اصلا یادم نمی‌آید دعوا کرده باشم.
*معمولا قطر پاسور امتیازآورترین بازیکن میدان می شود، اینکه در بیشتر بازی ها به عنوان امتیازآورترین بازیکن میدان معرفی می شوی موجب ناراحتی سایر بازیکنان نمی شود؟
در والیبال همه پست ها مشخص است. پاسور وظیفه پاس دادن دارد و اصلا نمی تواند امتیاز بگیرد. سرعتی باید دفاع کند. مگر چند امتیار می تواند بگیرد. لیبرو هم باید دریافت اولش برسد و قدرتی ها هم به همین ترتیب. اما اکثر حمله های تیم با پشت خط زن است. کارهای هجومی دارد. این موضع موجب می شود من معمولا به عنوان امتیاز آورترین بازیکن معرفی شوم. البته اینقدر بازیکنان تیم ملی بزرگ هستند که از موفقیت یکدیگر خوشحال هم می شوند. الان من و شهرام محمودی هم پستی هستیم و هر دو از بهترین دوست ها هستیم. هیچ گاه سابقه نداشته دو هم پستی اینقدر رفیق باشند. یکی از عوامل موفقیت ما همین همدلی است. کسی که از کاپ گرفتن من در آسیا خوشحال شد همین شهرام محمودی بود که هم پستی من هم هست. همین جریان اگر برعکس باشد من هم خوشحال می شوم.
*آیا والیبالیست‌ها خوب پول می‌گیرند؟
بستگی دارد که چگونه قراردادشان را تنظیم می کنند. خود من زیاد دنبال این مسائل نیستم. همیشه قراردادهایم را کامل می بندم. می گویم بابت یک فصل فلان تومان میگیرم. اگر راضی نبودید می توانید ۲۰ درصد حُسن انجام کار را نپردازید. اما اینطور که اگر سوم شوید ۱۰ درصد و دوم شوید ۱۵ درصد روی قرارداد شما می رود اصلا درست نیست. این موضوع ناخودآگاه روی ذهن بازیکن تاثر منفی می گذارد. نمی توان قرارداد های فوتبالی را با والیبال مقایسه کرد. همه جای دنیا فوتبال بیشتر از همه پول می گیرد. بیشترین طرفدار را دارد. ما نسبت به رشته ای که داریم و فضایی که داریم از درآمد خود راضی هستیم.
*خیلی از ورزشکاران در سایر رشته های ورزشی نسبت به تبعیض در پرداخت پاداش به والیبالی ها گلایه دارند؟
به آن ها هم پاداش بدهند. مگر می خواهند از جیب من بدهند. شاید یکی از دلایلی که والیبالی ها را تحویل می گیرند این است که والیبال آرام آرام پیشرفت کرد و از پایین خود را بالا کشید. چون مردم این پیشرفت ها را می بینند، می توانند این موضوع را لمس کنند. والیبالیست ها واقعا کاری نکردند که مردم ناراحت شوند. مجموعه والیبال از کادر و رئیس فدراسیون و بازیکنان و خبرنگارانش ترجیح می دهند بی حاشیه و با شخصیت باشند. یکسری حرف هایی که در سایر رشته ها هست در والیبال مطرح نیست.
*نظرت درباره رسانه ها چیست؟
رسانه تاثیر زیادی در انعکاس رویدادها دارد. پوششی که خبرنگارها می دهند اگر نباشد کسی ما را نمی بیند. فکر نمی کنم کسی در صنف خبرنگارهای والیبال باشد که بخواهد سنگ بیاندازد و جلوی پیشرفت والیبال را بگیرد. امروز همه کمک می کنند تا والیبال پیشرفت کند. البته در همه جا بد و خوب هست. اما در خبرنگاران والیبال شاید به ندرت بتوان کسی را پیدا کرد که مشکل ساز باشد. البته از بعضی خبرنگاران گلایه دارم. گاهی دقیقا همان چیزی را که می گویی منعکس نمی کنند شاید لحن فردی که چیزی را ادعا کرده درست منعکس نشود و تیتر کردن آن سوء تفاهم ایجاد کند.
*به نونهالان و نوجوانانی که دوست دارند روزی “امیرغفور” باشند چه می گویی؟
وظیفه ما سنگین است که الگوی مناسبی برای جوان‌تر ها باشیم. کاری نکنیم که مردم دلخور شوند. وظیفه ما سنگین می شود. بالاخره هر کس یک الگویی دارد. یک قانونی هست به نام راز که آن را باور دارم. می گویند به هرچه فکر کنید به آن می رسی. من همیشه آرزو داشتم بهترین بازیکن دنیا شوم. آرزو دارم و تلاش می کنم تا به این هدف برسم. از همه بچه ها می خواهم که اهداف بزرگی داشته باشند و برای رسیدن به آن تلاش کنند.

تاریخ ارسال : ۲۰ام آبان ۱۳۹۳
بازدید : 1884 بازدید

نظرات کاربران

مطالب روز والیبال